سازمان محیط زیست خبر داد: ممنوعیت صدور موافقت اصولی جدید برای ایجاد باغ‌ وحش در کشور جاده مشهد به کلات بسته شد (۲۱بهمن ماه ۱۴۰۳) آمار موالید کشور در سال ۱۴۰۳ کمتر از یک میلیون نفر است امدادرسانی به ۲ مادر باردار در کولاک و برف تایباد (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) تصادف جاده‌ای در تایباد پنج مصدوم برجای گذاشت (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) امدادرسانی هلال احمر به مسافران دو اتوبوس در جاده‌های خراسان رضوی (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) ۶ هزار تماس با اورژانس ۱۱۵ مشهد| ۳۰ ماموریت مرتبط با زمین خوردگی تصادف در محور قوچان خراسان رضوی با سه مصدوم (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) مادر ۲۳ ساله مشهدی ۶ قلو به دنیا آورد (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) کمربندی رباط سفید در محور منتهی به مشهد مسدود شد (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) طرز تهیه شیرینی نخودی در خانه + فیلم تأکید استاندار خراسان رضوی بر نقش پررنگ دانشگاه فردوسی در مدیریت و حل مسائل استان امدادرسانی به خودرو‌های گرفتار در برف و کولاک خراسان رضوی ادامه دارد (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) تأخیر در تأمین دارو و تجهیزات، به سلامت افراد آسیب می‌رساند محدودیت‌های ترافیکی برای دسترسی به فرودگاه مهرآباد در روز ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ آماده‌باش اورژانس ۱۱۵ دانشگاه علوم پزشکی مشهد در مسیر راهپیمایی ۲۲بهمن ۱۴۰۳ زنجیره تأمین دارو در کشور نباید دچار چالش شود تأخیر در واریز حقوق مستمری‌بگیران و بازنشستگان تأمین‌اجتماعی | پرداخت حقوق‌ها از امروز (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) آغاز می‌شود مدارس نوبت عصر امروز (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) در مناطق یک تا پنج تهران غیرحضوری شد امدادرسانی به بیش از ۳۰۰۰ خودرو حادثه‌دیده درپی بارش برف در کشور ۹۰ درصد موارد ابتلا به HPV قابل پیشگیری است علائم آنفلوانزا در کودکان متفاوت از بزرگ‌سالان ظاهر می‌شود اهدای اعضای جوان مرگ مغزی در مشهد به ۷ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۲۱ بهمن ۱۴۰۳) | تداوم بارش برف تا اواسط روز دوشنبه، کاهش دمای مشهد به منفی ۵ درجه مستمری مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی واریز شد (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) تصادف زنجیره‌ای در جاده تربت‌حیدریه – مشهد | ۱۱۹ مسافر دچار حادثه شدند + عکس و فیلم جزئیات جدید از حادثه اتوبوس دانش‌آموزان کرمانی (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) پاسخ آموزش و پرورش به گلایه از غیرحضوری‌نشدن مدارس امروز (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) احتمال انسداد موقت برخی جاده‌های خراسان رضوی درپی بارش برف و وقوع کولاک (۲۱ بهمن ۱۴۰۳) | از سفر‌های غیرضروری بپرهیزید جاده‌های خراسان رضوی برفی است | رانندگان تجهیزات زمستانی به همراه داشته باشند ( ۲۱ بهمن‌ ۱۴۰۳) لزوم ممنوع‌شدن مصرف روغن‌های نیمه‌جامد هیدروژنه
سرخط خبرها

یک نیسان آبی در سرم از کوره راهی کوهستانی بالا می رود

  • کد خبر: ۳۴۳۳
  • ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۱
سلمان نظافت یزدی

8 نفر و نصفی آدم نشستیم پشت نیسان آبی تا برسیم و نوع دیگری از زیستن را ببینیم. هم نفس شدن با عشایر هزارمسجد و آسودن در چادر عشایری وسوسه ای بود که می شد با آن نشستن توی بار نیسان آبی را برای سه ساعت تحمل کرد و کوبیده شدن گُرده را به دیواره های بار در کوره راه نادیده گرفت. ما به دیدن یک اُرس صبور و پیر خرسند بودیم. به دیدن رنگارنگی کندوهایی که در دامنه چیده شده بودند شیرین می شدیم، به بالابردن دست و گفتن «خسته نباشی» و «مانده نباشی» چوپانی سرحال می آمدیم و می گذشتیم تا به چادری برسیم که قرار بود میزبانمان باشد.
گرگ ومیش هوا بود که کنار چادر، نیسان نفس راحتی کشید و ما خاک را از رخت هایمان تکاندیم و چای زغالی را از نگاه مهربان میزبانمان نوشیدیم؛پیرزن و پیرمردی که راه و رسم مهربانی و میزبانی را در کوهستان بلد بودند. بیرون چادر، آسمان شب را پوشیده بود که ما دور آتش نشستیم و از روزهایی که بر این عشایر گذشته سخن گفتیم، در هوای هزارمسجد و افسانه هایش نفس کشیدیم و هیزم روی هیزم گذاشتیم که شب بلند بود و حرف بی پایان. سر که بلند می کردی ستاره ای آشنا در آسمان به استقبالت می آمد؛ چشم که می چرخاندی پرهیب درختی آن طرف تر از تو انگار زمین را سرجایش نگاه داشته بود.
*
طلوع در کوهستان، خوردن صبحانه در دامنه سبز و با زیرصدای آب و چای آتشی، حتما یکی از معانی سرخوشی است. قرار بود رودخانه را دنبال کنیم، رودخانه ای که از مرز عبور می کرد، رودخانه ای که اگرچه حالا شکوه گذشته را نداشت، اما هنوز می توانست خرسنگ ها را به بازی بگیرد. کوهستان پر از قصه بود، قصه آدم هایی که با شترها از اینجا عبور کرده اند، قصه آدم هایی که حریص شکار و صدای گلوله هستند، قصه باد که کسی نمی داند چه چیزی را تکان می دهد که برای خودش هیچ اتفاقی نمی افتد. پر بودیم از انکار شهر، پر بودیم از انکار ملال، پر بودیم از سؤال های بی پاسخ، پر بودیم از انسان بدوی. می توانستیم بدون واسطه حصارها و میدان ها با علف ها سخن بگوییم و با سنگ ها درددل کنیم.
*
غروب بود که سایه های کِش دارمان از پشت نیسان آبی روی کوه افتاده بود. غروب بود که ملال داشت تسخیرمان می کرد، غروب بود که می دانستیم دوباره داریم برمی گردیم به همان نوع زیستن که نامش را زندگی شهری گذاشته ایم، غروب بود که داشتیم برمی گشتیم به زنجیر، غروب بود که داشتیم می فهمیدیم ما برای این نوع زندگی دیگر ساخته نشده ایم، ما باید از ترافیک عبور کنیم، در شلوغی شهر به آدم ها خیره شویم و لباس هایمان اتوکشیده باشد.
شب بود که به شهر رسیدیم، شب بود که خاک را از رخت هایمان تکاندیم و شب بود...
چند خاطره روشن در ذهنمان، چند خاطره روشن در گوشی مان، تمام لذت ما بود از دیدن نوع دیگری از زیستن. یک نیسان آبی دارد در سرم از کوره راهی کوهستانی بالا می رود..

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->